محمد رضا محمد رضا ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات گل پسر (محمد رضا)

دریا

امروز با باباجون ، خاله سوسن و دایی حسین و زن دایی جان که تازه از کرمان اومدن رفتیم دریا البته بعد از چند دقیقه که اونجا بودیم دایی حسن زن دایی ام البنین و زن دایی زهره (عروس خانم ) رو هم آوردن که جمعمون جمع شد . برای اولین بار پاهای کوچولو و نازت رو گذاشتم توی اب دریا(قبلا چند بار اومده بودیم ولی تو رو تو آب نمی زاشتم آخه کوچولو تر بودی می ترسیدم خدایی نکرده سرما بخوری) الهی قربونت برم چه ذوقی می کردی پاهات رو تکون می دادی و آب بازی می کردی ،می خواستی با دست های کوچولوت آب رو بگیری هر کاری می کردی نمی تونستی ، خیلی بهمون خوش گذشت .نهار هم اومدیم خونه بابابزرگ احمد .راستی یادم رفت بگم که دایی حسین و زن دایی جان هدیه برات یه عروسک خوش...
16 بهمن 1390

عکس از یازده ماهگی

عکسهای خوشگل خوشگل پسرم در یازده ماهگی    عزیزم برای دیدن همه عکس ها به ادامه مطلب برو پسر گلم در این عکس خونه بابا بزرگ هستی و داری گوجه میخوری عاشق گوجه هستی البته خیلی کم بهت میدم چون حساسیت زاست و برات خوب نیست      الهی قربون اون گوجه خوردنت برم من  بازی با مبایل بابابزرگ احمد       ...
10 بهمن 1390

یازده ماهگی

                               ماهه شدی گل پسر عزیزم                                                           یازده ماهگیت مبارک                              سلام گل پسر عزیزترازجانم امروز دوشنبه 10 بهمن 1390 هست و تو حالا یازده ماهه هستی الهی قربونت برم می دونم خیلی وقته برات چیزی ننوشتم چند بار اومدم که برات خاطره ...
10 بهمن 1390

یازده ماهگی

ماهه شدی گل پسر عزیزم یازده ماهگیت مبارک سلام گل پسر عزیزترازجانم امروز دوشنبه 10 بهمن 1390 هست و تو حالا یازده ماهه هستی الهی قربونت برم می دونم خیلی وقته برات چیزی ننوشتم چند بار اومدم که برات خاطره بنویسم اما نزاشتی الان خوابیدی یه خواب ناااااااااااز الهی دورت بگردم وقتی خوابی خییییلی نازتر و دوست داشتنی تر میشی یواشکی می بوسمت می ترسم بیدارشی الان کلی ظرف و لباس برای شستن دارم ولی تو از همه چیزمهمتروپیش تر هستی . هزار ماشاالله روز به روز داری بزرگتر و دوست داشتنی ترمیشی چند وقته یادگرفتی دست بزنی هر وقت می گیم دست دست تو فوری دست می زنی من فقط ...
10 بهمن 1390

اولین ها

گل من تو در بیمارستان زینبیه خورموج چشم به دنیا گشودی و با اومدنت زندگی ما رو سرشار از شادی کردی عزیز دلم اینا تاریخ اولین هاته نام : محمد رضا تاریخ تولد: ٨٩/١٢/١٠ اولین وزن : هنگام تولد 4کیلو و450گرم اولین قد : هنگام تولد57سانتیمتر اولین دور سر: هنگام تولد37سانتیمتر اولین حمام : ٨٩/١٢/١٢ اولین اصلاح مو:٨٩/١٢/٢٣ ختنه : ٩٠/٠١/٢٠ اولین لبخند : روز تولد در عالم خواب اولین مسافرت خارج استان : ٩٠/٠٤/١٣ اولین غلتیدن : اول چهار ماهگی ...
15 دی 1390

ده ماهگیت مبارک (همراه با عکس)

جیگر مامان ده ماهه شدی     گل خوشگلم ده ماهگیت مبارک باشه دلبندم عکس های ده ماهگیت رو برات می زارم  این عکس هارو در تاریخ 11دی1390در باغ گوجه دوست باباجون ازت گرفتم    برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برو عزیزم   این چیه مامان جون بده ببینم چه خوشگله   بزار ببینم خوشمزه هست       ...
11 دی 1390

ده ماهگیت مبارک (همراه با عکس)

جیگر مامان ده ماهه شدی گل خوشگلم ده ماهگیت مبارک باشه دلبندم عکس های ده ماهگیت رو برات می زارم این عکس هارو در تاریخ 11دی1390در باغ گوجه دوست باباجون ازت گرفتم برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب برو عزیزم این چیه مامان جون بده ببینم چه خوشگله بزار ببینم خوشمزه هست ...
11 دی 1390

29آذر

      پسر گلم سلام ،قبل از همه چیز بهت بگم که خیییییییییییییییلی دوست دارم بوووووس امروز 29آذر 1390و فرداشب شب یلدای 90هست اولین شب یلدای گل پسر عزیزم الان تو نه ماه وبیست روز سن داری ، سه چهار روزه که یاد گرفتی پشت سر هم تکرار می کنی توتوتوتوتو ... صبح زود که از خواب پامیشی شروع می کنی به توتو گفتن هر جا بریم هر کاری کنیم تو ، توت رو فراموش نمی کنی الهی دورت بگردم اونقدر ناز می گی توتوتوتو که می خوام بخورمت و حرف های دیگه ای که می زنی : ددددد ،دودودودودودو،تس تس تس،بِ بِ با با و کلمات نامفهوم دیگرهم میگی  می تونی خیلی راحت با کمک اشیاء بلند شی وایسی و چند ثانیه هم بدون کمک رو دوتا پاهای کوچولوت ک...
29 آذر 1390

29آذر

پسر گلم سلام ،قبل از همه چیز بهت بگم که خیییییییییییییییلی دوست دارم بوووووس امروز 29آذر 1390و فرداشب شب یلدای 90هست اولین شب یلدای گل پسر عزیزم الان تو نه ماه وبیست روز سن داری ، سه چهار روزه که یاد گرفتی پشت سر هم تکرار می کنی توتوتوتوتو ... صبح زود که از خواب پامیشی شروع می کنی به توتو گفتن هر جا بریم هر کاری کنیم تو ، توت رو فراموش نمی کنی الهی دورت بگردم اونقدر ناز می گی توتوتوتو که می خوام بخورمت و حرف های دیگه ای که می زنی : ددددد ،دودودودودودو،تس تس تس،بِ بِ با با و کلمات نامفهوم دیگرهم میگی می تونی خیلی راحت با کمک اشیاء بلند شی وایسی و چند ثانیه هم بدون کمک رو دوتا پاهای کوچولوت که من قربونشون برم ...
29 آذر 1390