محمد رضا محمد رضا ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره

خاطرات گل پسر (محمد رضا)

اولین بارش باران

1390/9/3 15:50
نویسنده : مامان
1,354 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم پسر گلم می خوام از اولین بارونی که دیدی برات بنویسم گر چه دیر اومدم فوقت نکردم زودتر یعنی همون روز برات بنویسم ولی خوووووووووووب الانش هم خوبه .

1آذر 1390اولین بارون زندگیت رو مشاهده کردی مهر ماه هم یه بار بارون بارید ولی شب بود و تو خواب بودی ،چقدر از دیدن بارون ذوق زده شده بودی چشمای نازت رو باز باز کرده بودی برای دیدن بارون همگی خیلی خوشحال بودیم ولی تو یه جور دیگه آخه نمی دونستی اینا چیه که می ریزه پاییین ،وقتی بارون بند اومد عمه ریحانه تو رو برد بیرون و به آبهایی که از ناودون می ریخت نگاه می کردی خودت رو از تو بغل عمه می کشیدی سمت ناودون و خوشحال می خندیدی الهی من قربونت برم ان شاالله همیشه شاد و خندون باشی دلبندم دوست دارم بیشتر برات بنویسم ولی وقت ندارم عزیز تر از جانم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

حسین
4 آذر 90 14:27

سسسسسسسسسسسسسسلام
امیدوارم همیشه مثل بارون تو زندگیت سرزنده و شاد باشی
پس کو عکس!!!


سلام داداش جون ممنون عزیزم
می خواستم عکس بزارم ولی وقت نشد زود زود می زارم
زندایی محبوبه
7 آذر 90 19:14
سلام سلام سلام محمدرضای عزیزم خیلی خیلی خیلی دوست دارم دلم واست یه ریزه شده آخه قربونت برم گلم الهی رحمتتو و برکتتو مثل بارونت بر زندگیه فرشته جون وخانوادش نثار کن : *