محمد رضا محمد رضا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات گل پسر (محمد رضا)

یه کوچولو سینه خیز

سلام مامان جان امروز خیلی خوشحالم چون تو امروز تونستی یه کوچولو سینه خیز بیای جلو و این من و بابا جون رو خیلی خوشحال کرد. قربون اون دست و پای کوچولوت که خیلی تلاش میکنی برای حرکت نگاه کن اینم عکسته روز به روز داری شیرین و دوست داشتنی تر میشی همش دوس داری دمر بخوابی و من میترسم خدایی نکرده واسه نفس کشیدن مشکل پیدا کنی به خاطر همین مدام بلندمیشم وتو رو به پهلو می خوابونم واصلا هم دوست نداری به پشت بخوابی . مامانم عزیز دلم هر روز صدای خنده ات تو خونه مون بلند و بلند تر میشه و قلب ما از عشق به تو سرشار دوست داریم و میبوسیمت شادی زندگیمان ...
21 مرداد 1390

تقدیم به گل پسر

سلام پسر گلم امروز ١٦مرداد١٣٩٠می باشد تو امروز پنج ماه و نه روز داری و این اولین نوشته ایست که برای تو مینگارم نمی دونم الان که داری اینو میخونی چند سالته و کجایی ولی امیدوارم خوب و شاد و سرحال باشی عزیزم من و بابا جون تصمیم گرفتیم وبلاگی برات درست کنیم تا عکس ها و خاطراتت رو برات نگه داریم . گلم تو شادی زندگی من و بابا هستی دلبندم ما تو رو خیلی خیلی دوست داریم و هروز خدا رو سپاسگذاری میکنیم که هدیه ای به این با ارزشی به ما داده امیدواریم در آینده فردی مفید برای جامعه باشی و شادی ما خوشبختی توست تو نفس من و بابا هستی دوستت داریم دوستت داریم عزیزم ...
21 مرداد 1390

عکس از اولین لحظات زندگی

سلام مامانم عزیز دلم پسر ناز و خوشگلم این عکسا که در بالا میبینی عکس خودته سه چهار روز بیشتر نداشتی ببین چقدر خوشگلی الهی قربونت برم جانم اینم عکس از اولین ساعت تولدته این عکس رو زن دایی زهره گرفته تو بیمارستان من هنوز تو رو ندیده بودم آخه هنوز کاملا به هوش نیومده بودم                                                            ق...
19 مرداد 1390